به مناسبت۱۷ آبان سالروز درگذشت محمدعلی جمالزاده: دیدار اعضای دفتر معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی با استاد جمال میرصادقی
همزمان با فرا رسیدن سال روز درگذشت محمد علی جمال زاده، اعضای دفتر معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی با استاد جمال میرصادقی؛ سرمایهی ارزشمند بازمانده از دوران رشد و بالندگی داستان کوتاه ایران دیدار نمودند.
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی، هفدهم آبان ماه در تقویم ایرانی یادآور درگذشت یکی از داستاننویسان بزرگ، محمدعلی جمالزاده است. بنا بر نظر اغلب نویسندگان، او پدر داستان کوتاه زبان فارسی، و آغازگر سبک واقعگرایی در ایران به شمار میرود. بسیاری از ما آثار شاخص او نظیر «یکی بود یکی نبود»، «فارسی شکر است» و «دارالمجانین» را خواندهایم و با قلم روان و شیرین او تاحدودی آشنایی داریم. محمدعلی جمالزاده افزون بر داستاننویسی، به روزنامهنگاری و ترجمه نیز پرداخته و از کنشگران سیاسی روزگار خود نیز بوده است.
به همین مناسبت، اعضای دفتر معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی در خانهی استاد جمال میرصادقی حاضر شدند و ضمن تجلیل از این استاد گرانقدر و سرمایهی ارزشمند بازمانده از دوران رشد و بالندگی داستان کوتاه، دمی به یاد محمدعلی جمالزاده، از او و شیوهی داستاننویسی و خاطرات ایشان با پدر داستان کوتاه ایران سخن گفتند.
میرصادقی: وقتی در مجلهی سخن داستانهایم منتشر میشد، جمالزاده چندین نامهی بلند برایم نوشت
این نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی درمورد تاریخ داستاننویسیِ ایرانی گفت: «داستان کوتاه در ایران، حدود صد سال پیش (1300) با کتاب «یکی بود یکی نبود» جمالزاده شکل گرفت. پیش از این کتاب، مجموعهیی از داستان کوتاه به شکل امروزی وجود نداشت. جمالزاده به سبب حضور در اروپا، تسلط بر زبان و ادبیات فارسی، همچنین آشنایی و شناخت ادبیات غرب پایهگذار داستان کوتاه فارسی شد.»
میرصادقی درمورد سبک نوشتاریِ جمالزاده یادآوری کرد: «زبان نوشتاریِ جمالزاده طنزآمیز، آمیخته به زبان عوام، و پر از مَثَل و واژگان و تعبیرهای عامیانه است. برخی نیز پس از وی، از این سبک تقلید کردند، ازجمله علی دشتی و محمد حجازی.»
میرصادقی درمورد اهمیت جمالزاده در شکلگیری داستان کوتاه افزود: «جمالزاده نخستین کسیست که داستان کوتاه را به سبک و سیاق مدرن به ایران وارد کرد. اما سبک او پیرو چندانی نداشت، و زود به افول رسید، و صادق هدایت با شیوهیی بسیار مدرنتر، سبکی نو در داستاننویسی باب کرد.»
وی ضمن اشاره به توانمندیِ خلاقانهنویسیِ جمالزاده ابراز کرد: «از دو قوهی خلاقیت وآگاهیِ فرهنگی، برای نگارش داستان، جمالزاده تنها اولی را داشت؛ زیرا در ایران زندگی نمیکرد و از فرهنگ ایران دور بود.»
میرصادقی به تأثیر گیدوموپاسان بر جمالزاده اشاره کرد و اظهار داشت: «داستانهای جمالزاده درست مانند داستانهای گیدوموپاسان برپایهی حادثه شکل میگیرد، نه روانشناسیِ شخصیتهای داستانی.»
از نگاه این استاد داستانپژوه، بهترین و ماندگارترین اثر جمالزاده، همان اثر نخستیناش یعنی مجموعه داستان «یکی بود یکی نبود» است، و باقیِ آثار به مرور که فاصلهاش از ایران و ایرانی بیشتر شد، و شناختاش از زبان مردم کوچه و بازار بهروز نشد، در میان مردم از اقبال کمتری برخوردار گردید.
نظر شما :