در جمعبندی تحلیلهای همهگیری کرونا توسط محققان کشور تاکید شد
ضرورت تغییر برنامه و استراتژی مدیریت همهگیری کرونا
به گزارش ایسنا دفتر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در مقدمه این یادداشت که جمعبندی مقالاتی است که طی یک ماه گذشته در رابطه با تحلیلهای همهگیری کرونا نگاشته شده، با اشاره به نامناسب بودن برنامه و استراتژی فعلی مقابله با کرونا و لزوم اجرای برنامهای فشرده و سریع، آمده است: "برنامه و استراتژی فعلی که به نوعی شیفت از استراتژی ایمنی گلهای به سمت استراتژی اپیدمی کنترل شده یا ایمنی جمعی تدریجی است، برنامه زمانبری است. این تاخیر در مدیریت همهگیری باعث افزایش تعداد مبتلایان و تعداد فوتیها، افزایش احتمال جهش ویروس و حمله مجدد آن به جامعه، خارج شدن اپیدمی از کنترل (مانند آلمان) و نیز افزایش هزینهها و لذا تبعات اقتصادی، انسانی و اجتماعی و امنیتی میشود".
آیا همهگیری در تابستان فروکش میکند؟
در این یادداشت تحلیلی که توسط دکتر نسترن کشاورز محمدی متخصص ارتقای سلامت و سیستمهای پیچیده در سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، دکتر سید علی حسینی اسفیدواجانی و دکتر رضا جعفری (متخصصان سیستمهای پیچیده و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی) نگاشته شده، مطرح شده است: "از طرفی افزایش چندصد برابری ماهیانه تعداد مبتلایان در کشورهای گرم و مرطوبی مانند فیلیپین و مالزی، امید به فروکش کردن همهگیری در تابستان را بر باد داده است. گرچه سرعت همهگیری در کشورهای گرمسیری کمتر از اروپا بوده، با این حال به اندازه کافی و هشداردهنده سریع بوده است.
همچنین در خوش بینانهترین حالت که واکسن و یا درمانی برای ویروس یافت شود، چندین ماه زمان میبرد که به تولید انبوه رسیده و به این زودیها به ایران نخواهد رسید. حتی درصورت تولید داخل در کوتاه مدت به تولید کافی برای شمار مبتلایان میلیونی نخواهد رسید (البته قابلیت تولید انبوه بسته به نوع واکسن دارد، برای مثال واکسنهای "آر ان بیسد" سریعتر تولید میشوند، اما شانس موفقیت این واکسن که در آمریکا تست شده کمتر از دیگر واکسنهاست).
ضمن اینکه همانگونه که در نامه انجمن ایمونولوژی و آلرژی ایران هشدار داده شده است (ششم فرودین ۱۳۹۹) با ابتلای میلیونی و تکثیر انبوه ویروس شانس جهش ویروس منتفی نیست. این امر به تنهایی به معنای روبرو شدن با یک اپیدمی جدید و اثرات اقتصادی اجتماعی مجدد آن است. در عین حال شانس تبدیل آن به ویروس مهاجمتر که گروههای سنی جوانتر را مورد حمله قرار دهد نیز منتفی نیست. در همین راستا، به علت سرعت سرایت بالای کرونا در صورت جهش و ظهور ورژن جدید ویروس، سیستم درمانی بطور کلی فلج میشود، چرا که با این سرعت سرایت و شانس حضور همزمان دو ویروس در جامعه، امکان بستری کردن بیماران در کنار هم منتفی خواهد بود، چون مشخص نیست هر بیمار حامل کدام ویروس است.
همچنین شایان ذکر است، اگر تعداد مبتلایان از یک سطحی بالاتر برود دیگر ایزولاسیون بقیه جامعه بیفایده است. در این حالت حتی با رعایت استانداردها، اگر تعداد مبتلایان از عددی بیشتر باشد، وقتی افراد برای خرید به سوپرمارکت هم بروند، احتمال دارد در هوایی حاوی قطرات عطسه بیماری که به تازگی عطسه کرده، تنفس کنند.
در این شرایط حتی اگر ایزولاسیون نیمبند فعلی و گرمای تابستان کمک کنند، جلوی اپیدمی گلهای در تابستان گرفته شود؛ علاوه بر ایجاد مشکلات اقتصادی و بهداشتی ذکر شده طی ۶ ماه بهار و تابستان؛ در پاییز ما به سمت ایمنی گلهای خواهیم رفت و بحرانهای ذکر شده سر باز خواهد کرد، چرا که با خستگی جامعه بی شک سطح خودقرنطینگی خانوادهها با گذشت زمان رنگ میبازد.
باید دقت داشته باشیم که احتمالا یک یا دو مبتلا در اواخر دی و یا اوایل بهمن به کشور آمدند و این سونامی اپیدمی را به راه انداختند، بنابراین اگر ما در اول پاییز ده هزار مبتلا داشته باشیم، سونامی بسیار قدرتمندی شکل خواهد گرفت. همچنین متذکر میشویم که نزدیک به ۱۹ درصد مبتلایان نیاز به بستری شدن در بیمارستان و درمانهای حمایتی دارند. در صورت بروز یک ابتلای چندین میلیونی، تختهای مورد نیاز چند صد هزار و یا میلیونی خواهد بود. درصورت عدم پذیرش بیماران در بیمارستانها در ابعاد چند صد هزار نفری شانس نارضایتیهای اجتماعی نیز بسیار جدی خواهد بود.
در همین راستا، با فروپاشی سیستم درمانی، سقوط آزاد اقتصاد و بحرانهایی همانند مشکل تدفین جنازهها رخ خواهد داد که به ابعاد بحران میافزاید؛ لذا با توجه به سطح بحران ماههای پیش رو و یا نهایتا در پاییز، کم هزینهترین راهکار اتخاذ سیاستی همانند کره جنوبی خواهد بود. یعنی ابتدا با ادامه ایزولاسیون باید سطح همهگیری کاهش یابد و نهایتا اپیدمی کنترل شود. بدیهی است امکان حذف صد درصدی بیماری وجود ندارد.
با توجه به توضیحات ارائه شده، درعین حال میتوان با اتخاذ سیاستهای مناسب سرایت بیماری را همانند کشور سنگاپور کنترل کرد، در این راستا ما پیشنهاد یک برنامه جامع ولی ضربتی را به شرح زیر ارایه میدهیم:
برنامه پیشنهادی
اهداف:
- کاهش زمان غلبه بر همهگیری به حداقل ممکن (یک ماه قرنطینه فشرده) و چند هفته قرنطینه افراد پرخطر
- به حداقل رساندن تبعات اقتصادی، اجتماعی و انسانی همهگیری
استراتژیهای پنج گانه ارتقای سلامت
از حدود سه دهه پیش رویکرد اجتماعی به سلامت با نام ارتقای سلامت یا (health promotion) توسط سازمان جهانی سلامت و ۱۰ کشور صنعتی به رسمیت شناخته شده و جایگزین رویکردهای پزشکی و روانشناختی به سلامت (سبک زندگی سالم) شد (منشور اتاوا، ۱۹۸۶). در این علم و رویکرد مداخلات پزشکی و یا آموزشی صرف، برای ارتقای سلامت جامعه ناکافی و ناکارآمد تلقی میشود. با نگاهی کلنگر و سیستمی به سلامت، پنج مداخله اصلی ارتقای سلامت به ترتیب اولویت شامل ۱.وضع قوانین عمومی حامی سلامت در ابعاد مختلف جامعه و نه فقط سلامت ۲.ایجاد محیط های حامی سلامت ۳.تقویت اقدام اجتماعی ۴.آموزش بهداشت برای توسعه مهارتهای مراقبت از سلامت خود و دیگران و بالاخره ۵. بازجهت دهی خدمات بهداشتی درمانی تعریف میشود.
توصیه سازمان جهانی بهداشت این است که حتیالامکان همزمان همه یا بیشتر این مداخلات اجرا شود و در این میان بیشترین تاکید بر وضع قوانین و سیاستهای محافظت کننده و ارتقادهنده سلامت در سطوح مختلف جامعه است. اجرای این توصیهها در مورد همهگیری کرونا کمک بزرگی در جهت اجتناب از نگاه صرف پزشکی به مسئله محسوب میشود که در جدول زیر ارائه شده است:
استراتژیهای ارتقادهنده سلامت |
اقدامات لازم |
۱.وضع قوانین عمومی حامی سلامت در ابعاد مختلف جامعه و نه فقط سلامت |
|
۲.ایجاد محیطهای حامی سلامت |
|
۳.تقویت اقدام اجتماعی |
تقویت گروهها و سازمانهای مردم نهاد برای حمایت از:
|
۴.آموزش بهداشت برای توسعه مهارتهای مراقبت از سلامت خود و دیگران |
|
۵. بازجهت دهی خدمات بهداشتی درمانی |
|
تامین زیرساختها و لجستیک و امکانات |
|
سبک مدیریت: مدیریت غیر متمرکز
مشکلات پیچیده نیازمند روشهای غیرکلاسیک است، کرونا یک مشکل پیچیده است و علم سیستمهای پیچیده توصیه میکند مدیریت آن به روش غیرمتمرکز باشد. به این معنا که در هر سطحی باید مدیریت محلی با درنظر گرفتن اطلاعات و شرایط محلی انجام شود. در این شرایط مدیریت متمرکز اساسا ممکن نیست و از طرفی چون امکان مدیریت محلی را هم نمیدهد، سیستم با یک فروپاشی مواجه میشود. در مدیریت فعلی بحران کرونا که به شکل متمرکز انجام میشود، این مساله باعث میشود که بازخوردهای با تاخیر بسیار و هزینهزا مدیریت را ملزم به تغییر روش کند، در حالی که فرصتهای بسیاری از دست میرود. در ضمن در حال حاضر شدت بیماری در استانها یکسان نیست، لذا نمیتوان اقدامات کاملا یکسانی پیاده کرد.
هزینه پیش بینی شده:
بودجه مورد نیاز
برخی مخالفان تعطیلی کشور برای مدت یک ماه معتقدند این کار باعث افزایش تورم بسیار و نیز سقوط اقتصاد کشور خواهد بود. ما برعکس معتقدیم راه نجات اقتصاد از سقوط، قرنطینه شدید یک ماه به اضافه قرنطینه ناقلین شناسایی شده و کاهش خطر ابتلا در مراکز پرتردد در دوران پسا قرنطینه است. اگر دولت به هر ایرانی در یک ماهه قرنطینه مبلغ ۳۰۰ هزار تومان بپردازد، بودجهای برابر با ۲۴ هزار میلیارد تومانی لازم دارد. اگر فرض کنیم پس از پایان قرنطینه و ماههای پس از آن به مدت ۶ ماه دولت ماهانه سی هزار مبتلا و فرد پر ریسک را شناسایی و قرنطینه کند و به آنها بر اساس حقوق دریافتیشان و به طور متوسط هر نفر ماهیانه ۳ میلیون تومان بپردازد، بودجهای برابر با ۵۴۰ میلیارد تومان لازم دارد. اگر حتی به ۱۵ میلیون خانوار که نیاز فوری به پول برای اموری همانند اجاره و یا اقساط برای ایزولاسیون یکماهه دارند، یک وام فوری با بهره کم ۳ میلیون تومانی پرداخت شود، بودجهای برابر با ۴۵ هزار میلیارد تومان مورد نیاز است و جمع موارد فوق یک بودجه ۷۰ هزار میلیارد تومانی لازم دارد. اگر بازپرداخت وامهای سه میلیونی از برج ۶ آغاز شود، عملا ۲۶ میلیارد تومان تا پایان سال وصول میشود. لذا کل نقدینگی تزریق شده در پایان سال برابر با ۴۴ هزار میلیارد تومان است.
اثر تورمی
در مجموع پیادهسازی طرح فوق و لذا یک ماه تا دو ماه کاهش تولید، در ابتدای کار میتواند تولید ناخالص ملی را هفت تا چهارده درصد کاهش دهد و یک اثر تورمی ۶ تا ۱۶ درصدی ایجاد کند. اگر حجم پول را مبنا قرار دهیم، با برآورد ۲۸۲ هزار میلیارد تومان پول در کشور اثر تورمی بودجه مربوطه ۱۶ درصد خواهد بود. واقعیت اما آن است که با وجود ضریب فزاینده نقدینگی بالای هفت و حجم بالای شبه پول اثر تورمی این بودجه کمتر از ۱۶ درصد است. اگر سرعت شبه پول را یک چهارم سرعت پول فرض کنیم، آنگاه بواسطه وجود ۲۰۰۰ میلیارد تومان شبه پول اثر تورمی بودجه تنها ۶ درصد خواهد بود. البته با ضریب فزاینده فعلی به تدریج شبه پول افزایش خواهد یافت و برای نگاه داشتن تورم ۶ درصدی باید نرخ ذخیره قانونی افزایش یابد تا بانکها کمک دولت را فرصتی برای افزایش نقدینگی قرار ندهند. البته با کاهش سرعت گردش پول ممکن است اثر تورمی کمتر از برآوردهای فوق باشد. در عین حال در سوی دیگر، افزایش تورم ممکن است اثر افزایشی بر سرعت گردش داشته باشد. برآیند دو اثر ممکن است یکدیگر را خنثی کند. میتوان با فروش اوراق قرضه این بار تورمی را کاهش داد. همچنین میتوان با ایجاد راهکارهایی شانس رکود پس از تعطیلات را کاهش داده و ایجاد رونق کرد.
باید توجه کرد سیاستگذاران آمریکا و بسیاری از کشورهایی که استراتژی تهاجمی را در پیش گرفتهاند، تورم و کاهش ارزش دلار را در مقایسه با بحران اجتماعی و اقتصادی همهگیری، ناچیز میدانند.
لزوم ارجحیت گزینه بد به گزینه بدتر
واقعیت آن است که هیچ انتخاب کم ریسک دیگری وجود ندارد. اما بین بد و بدتر، گزینه بد گزینه بهتری است. هزینه کنترل بیماری الان هم بالاست، اما بی شک با این سیر صعودی و تبعات آن بالاتر میرود و اثرات تورمی و رکودی بسیار بزرگتری خواهد داشت. به زعم نویسندگان اثرات ذکر شده اقتصادی استراتژی تهاجمی و تعطیلی یک ماهه کشور به شرحی که در بالا ذکر شد، در مجموع، اما در مقایسه با اثرات تخریبی استراتژی های اول و دوم بسیار کم هزینهتر است. ضمن آنکه دو راهبرد اول ریسکهای انسانی و اجتماعی بالایی را تحمیل میکنند.
ابتلا |
مرگ و میر |
تبعات اقتصادی |
تبعات سلامت جسمی روانی |
تبعات اجتماعی |
زمان |
تبعات سیاسی امنیتی |
|
استراتژی اول: ایمنی جمعی (ایمنی گلهای) | +++ | +++ | +++ | +++ | +++ | +++ | +++ |
استراتژی دوم: اپیدمی کنترل شده یا ایمنی جمعی تدریجی |
++ | +++ | +++ | +++ | +++ | +++ | +++ |
استراتژی سوم: اتخاذ سیاست تهاجمی علیه ویروس |
+ | + | + | + | + | + | + |
مقایسه سه استراتژی مهار کرونا
نوع استراتژی |
کدام کشورها |
مزایای فرضی |
معایب |
استراتژی اول: ایمنی جمعی (ایمنی گلهای) |
هیچ کشوری- کشورهایی همانند انگلستان و آلمان که چنین راهکارهایی را مطرح کردند، بسرعت توسط جامعه کارشناسیشان مورد بازخواست قرار گرفتند و این گزینه را به کلی از روی میز حذف کردند. |
-کاهش رشد بیماری -تداوم فعالیتهای اقتصادی در زمان فعلی -عادیسازی زندگی |
-محکوم به شکست -غیرقابل پیشبینی بودن اتفاقات پیشروی چنین سیاستی -شانس جهش ویروسی و اپیدمی مجدد -شانس اپیدمی میلیونی و فلج شدن سیستم درمانی -پیامدهای خطرناک آن همانند نرخ مرگ بسیار بالاتر از شرایط معمول -شانس بروز بحرانهای اجتماعی و ضمنا سقوط اقتصادی در زمان همه گیری میلیونی |
استراترژی دوم: اپیدمی کنترل شده یا ایمنی جمعی تدریجی |
|
-به تاخیرانداختن اپیدمی گلهای -عادیسازی جو جامعه |
-محکوم به شکست -احتمال خارج شدن اپیدمی از کنترل (مانند آنچه در المان اتفاق افتاد و شکست خورد) -تاخیر ایجاد ایمنی گلهای تا پاییز و همزمانی آن با شیوع آنفولوآنزاهای قبلی و سرماخوردگی و ایجاد بحران بهداشتی درمانی برای کشور - ریسک ظهور استرینهای جدید ویروس -تداوم نیاز به خود قرنطینگی و تبعات اقتصادی ادامه آن -خود قرنطینگی افراد ثروتمند و بخش مرفهتر -خانه نشینی کارفرمای بنگاههای کوچک -کاهش و قطع زنجیره تولید و خدمات و افزایش بیکاری -ایجاد رکود بسیار عمیق و یک شوک بزرگ کاهش شدید تولید ناخالص ملی -تبعات اجتماعی و روانی |
استراتژی سوم: اتخاذ سیاست تهاجمی علیه ویروس |
روی میز تمامی کشورها |
-کمترین هزینه اقتصادی، انسانی و اجتماعی -قطع زنجیره سرایت ویروس در طی دو ماه -عملا تنها طرح موفق تمامی کشورهای موفق جهان برای کنترل بیماری -اثبات موفقیت استراتژی درچین، کره جنوبی، سنگاپور و ژاپن که زندگی روزمره ادامه دارد. حتی مدارس در سنگاپور کنار چین تعطیل نشده است. -ریشهکنی بیماری ظرف سه ماه که ما را به زندگی عادی برگرداند، بهتر از ماهها زندگی در ترس با عواقبی غیرقابل پیشبینی است. |
البته بعید است حتی ادامه قرنطینه تا پایان فروردین نتیجه دهد و احتمالا قرنطینه باید تا ۱۵ اردیبهشت و یا حتی پایان اردیبهشت ادامه داشته باشد. |
حرف آخر: هشدارها و تبعات بیعملی
هنوز خطر اوج گیری دوباره مرتفع نشده است. در کشورهایی مانند سنگاپور و تایوان و حتی کره جنوبی، پس از کاهش اولیه ابتلای روزانه در تعداد محدود، دوباره ابتلای بیماری رشدنمایی پیدا کرده است. لذا لازم است که استراتژیهای لازم برای پیشگیری از عدم بازگشت بحران اتخاذ شود.
در پایان مجددا هشدار میدهیم که بیعملی در اینروزها خواه ناخواه ما را به سمت گزینه اول یعنی ایمنی دسته جمعی یا ایمنی گلهای خواهد برد، چرا که خواه ناخواه جمعیتی که داوطلبانه به قرنطینه خانگی رفته، روزی خسته خواهد شد و از خانه بیرون خواهد آمد و ما وارد فاز همه گیری جمعی و تبعات ذکر شده در گزینه الف خواهیم شد. ضمنا هشدار میدهیم که در صورت عدم پیگیری استراتژی مناسب ممکن است ما نقطه بدون بازگشت را پشت سر بگذاریم و قرنطینه نیز بدون فایده باشد. برنامه پیشنهادی ما و استراتژی تهاجمی کمترین هزینه اجتماعی و اقتصادی را دارد. شکی نیست که در نهایت تمامی کشورهای جهان مسیر چین، کره جنوبی، ژاپن و سنگاپور را خواهند رفت. پس قبل از اینکه دیر شود و ما هم مجبور شویم انتخاب کنیم کدام بیمار را درمان کنیم و یا صف طولانی برای دفن مردگان ایجاد شود، اقدام کنیم.
منابع:
- تحلیل پیچیدگیهای قرطینه اختیاری در ایران ۱۳ اسفند https://www.isna.ir/news/۹۸۱۲۱۳۱۰۰۲۴/
- قرنطینه حداکثری داوطلبانه باید حداقل دو هفته باشد ۱۵ اسفند https://www.isna.ir/news/۹۸۱۲۱۵۱۲۱۶۷
- همراه شو هموطن، کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود ۱۷ اسفند https://www.isna.ir/news/۹۸۱۲۱۷۱۳۴۱۱
- کدام استانهای ایران بیشتر درگیر کرونا هستند؟ ۲۲ اسفند https://www.isna.ir/news/۹۸۱۲۲۱۱۶۶۹۸/
- نیاز جدی به تغییر سبک مدیریت همهگیری کرونا در کشور ۲۸ اسفند https://www.isna.ir/news/۹۸۱۲۲۸۲۱۷۰۰
- روند همهگیری کرونا تا آخر فروردین شتاب فاجعهباری میگیرد اگر ۲۹ اسفند https://www.isna.ir/news/۹۸۱۲۲۹۲۲۲۱۸/
- راهکارهایی جهت پیشبینی دقیق سرانجام پاندمی کرونا ۱۱ فروردین https://www.isna.ir/news/۹۹۰۱۱۱۰۵۶۲۱/
- نکاتی درباره همهگیری کرونا در جهان ۸ فروردین https://www.isna.ir/news/۹۹۰۱۰۸۰۳۶۶۱/
- سه استراتژی برای شکست کرونا در ایران + هزینهها ۱۴ فروردین https://www.isna.ir/news/۹۹۰۱۱۳۰۶۶۵۱/
- عدد مهارِ کرونا چیست؟ https://blog.statsminute.ir/
- هشدار انجمن ایمونولوژی به روحانی/ایمنی جمعی یک بازی خطرناک است ۶ فروردین https://www.khabarfoori.com/detail/۱۷۶۸۹۶۴/
- منشور اتاوا ۱۹۸۶، سازمان جهانی بهداشت
انتهای پیام
نظر شما :